فرید الهامی نوازنده ، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی مقامی تنبور میگوید : اگر موسیقی مناطق و نواحی را از موسیقی ایرانی حذف کنیم تقریبا چیزی از آن باقی نمیماند که همین موضوع گواهی است بر اهمیت موسیقی مقامی ، یعنی موسیقی ردیف و دستگاهی ما کلا برگرفته از گوشههای موسیقی اقوام مناطق مختلف است که آن هم کامل انجام نشده است.
موسیقی مقامی قدیمیترین گونه موسیقی است که از لحاظ تاریخی بسیار کهن است و پیشینه آن به دوران خسرو پرویز ساسانی بازمیگردد و ایجاد آن را به باربد، خنیاگر دربار خسرو پرویز نسبت میدهند. آنطور که میگویند در زمان باربد شمار پردهها هفت عدد بوده و پس از او شاگردانش تعداد آنها را به دوازده رساندهاند. درباره چگونگی ایجاد واژه مقام نیز راویاتی وجود دارد. برخی از مورخان میگویند واژه مقام اولین بار در قرن هفتم هجری به کار رفته است. برخی دیگر نیز اعتقاد دارند که این واژه، توسط قطبالدین شیرازی در رساله «دره التاج لغره الدباج» به کار رفته و برخی دیگر آن را به عبدالقادر مراغهای، موسیقیدان قرن نهم هجری نسبت دادهاند.
با وجود فراز و نشیبهای بسیار تاریخی و اجتماعی طی قرون گذشته، همواره این تهدید وجود داشته که بخشهایی از موسیقی مقامی و جزییات آن از میان برود یا مورد تحریف قرار گیرد که با یاری اقوام مناطق مختلف ایران و استمرار روش انتقال سینه به سینه تا حدودی از گزند آسیبها به دور مانده است. اقوام مختلف همواره تلاش کردهاند تا این امانت گرانبها را پاس دارند و آن را به نسلهای بعد برسانند.
در میان اقوام مختلف، قوم کرد در زمینه پاسداری از موسیقی مقامی تلاشهای بسیاری کرده است. شاید به این دلیل که موسیقی مقامی در منطقه کرمانشاه و توابع آن با عرفان و طریقت گره خورده است و دلیل دیگر این دوام، وجود ساز کهن تنبور است که در مناطق کردنشین سازی مقدس به حساب میآید. اگر به قدمت و پیشینه ساز تنبور توجه کنیم، متوجه امانتداری کردها خواهیم شد. ساز تنبور طی قرون گذشته از لحاظ ساختاری تغییرات فاحشی نکرده و تغییراتش آنقدر جزیی بودهاند که بر کلیت این ساز و نحوه نواختن آن تاثیر زیادی نگذاشتهاند. یعنی اینکه اصالت ساز تنبور با وجود اتفاقات و وقایع تاریخی بسیاری که در مناطق کردنشین رخ داده، از آماج حملات و گزندهای احتمالی حفظ شده است.
تنبور کهنترین ساز زهی ایرانی است و آن را مادر سازهای زهی میدانند و مورخان و کارشناسان قدمت آن را پنج الی شش هزار سال تخمین زدهاند. دیکشنری «گراو» که به سازهای مختلف تعلق دارد با ارائه مستندات، تنبور را متعلق به هزار و پانصد الی دوهزارسال پیش از میلاد میداند و در متون پهلوی به این نکته اشاره شده است که اردشیر بابکان تنبور مینواخته است. طبق روایتهای افسانهای؛ رستم در خوان چهارم با تنبور مقام تهرز را مینواخته و برخی نیز مقام باریه را متعلق به دربار ساسانیان میدانند.
فارابی فیلسوف و دانشمند ایرانی در «موسیقی الکبیر» به طور مفصل درباره انواع تنبور و فواصل و کوکهای آن توضیح داده و شاعرانی چون شیخ جنید بغدادی، فردوسی، منوچهری دامغانی، نظامی گنجوی، صائب تبریزی، حافظ، بیدل دهلوی و وفا کرمانشاهی در آثارشان به کرات از تنبور سخن گفتهاند و مولوی نیز بارها در شعرهایش از این ساز نام برده است که بر وجه عرفانی آن میافزاید.
تنبور از دیرباز تاکنون در مناطق کردنشین و لرنشین ارزش والایی داشته و در واقع شکلگیری تنبور به فرمِ مقامی از دوران شاه خوشین لرستانی (نزدیک به هزار سال پیش) آغاز شده است.
منطقه گوران واقع در استان کرمانشاه را کهنترین مرکز رواج تنبور و مقامهای آن میدانند. اعتقادات مذهبی مردم منطقه گوران و دیگر مناطق استان کرمانشاه باعث شده مقامهای تنبور بدون تحریف و تغییر بر جای بماند و از گزند تغییرات حفظ شوند.
صحنه یکی دیگر از شهرهای استان کرمانشاه دیگر منطقهای است که مردم آن نسل به نسل از تنبور و مقامهای آن پاسداری کردهاند و براین ساز ارزش والایی قائلند. البته باید گفت نوع کوک ساز، شیوه نواختن و خوانش مقامها در دو منطقه صحنه و گوران متفاوت است تا آنجا که سبک تنبورنوازی و اجرای مقامها را به دو گونه صحنه و گوران تقسیمبندی میکنند.
به گفته فرید الهامی در کتاب «هزاره تنبور»، تنبور در چهار حوزه صحنه، گوران، دلفان (بخشهایی از کوهدشت و نورآباد در استان لرستان) به طور متمرکز و در مناطق آذری زبان (از جمله تبریز، همدان و زنجان) به صورت پراکنده نواخته میشود.
همانطور که گفته شد شیوه تنبورنوازی به طور کلی در همه مناطق یکسان است، اما وجود جزییاتی که بر اساس شرایط جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی و آیینی به وجود آمده، سبک و سیاق نواختن آن را توسط اساتید تحت تاثیر قرار داده و تقسیمبندیهایی را رقم زده است.
کیخسرو پورناظری و علیرضا فیض بشی پور.
سیدشمسالدین حیدری، کادار منهویی، سیدقاسم افضلی، سیدمحمود علوی، سیدولی حسینی، لالو بدرخان، آمیرزاسیدعلی کفاشیان، علیاکبر مرادی، طاهر میرویسی و سیدتیمور مهرابی.
نورعلی الهی، سیدلطفالله شاهابراهیمی، سیدفرجالله شاهابراهیمی، سیدامرالله شاه ابراهیمی، نعمتالله مکری (جیحونآبادی)، سیدایاز قزوینهای، بابا غلم منفردنیا (همتآبادی)، حسین روحتافی، سیدحمیدخان احمدی، امیر حیاتی، سیدخلیل عالی نژاد، رامین کاکاوند، سیدآرش شهریاری و فرید الهامی.
امامقلی امامی و نجفعلی میرزایی
موسیقی مقامی تنبور
درویش احمد ولی بیگی.
جشنوارههای هنری در همه جای دنیا همواره از اهمیت بالایی برخوردار بودهاند؛ و دلایل این اهمیت واضح و مشخص است. به هر حال طی روزهای برگزاری جشنوارههای هنری به طور متمرکز بر آن هنر بخصوص پرداخته میشود و هنرمندان آن عرصه با گردهمایی در مکانی معین و در زمانی مشخص به تعامل و معاشرت میپردازند و آثار یکدیگر را مورد ارزیابی قرار میدهند و در نهایت درجه کیفی آثار تعیین میشود. در کشور ما نیز به طور کم و بیش به جشنوارههای هنری بها داده شده است؛ هرچند همواره در این زمینه کاستیها و نارضایتیهایی وجود داشته و نوع برگزاری رویدادهای هنری همواره انتقادهایی را در پی داشته است.
سیدوحید شاهمرادی از برگزاری جشنوارهای جدید در اردیبهشتماه سال آینده خبر داده است. او در اینباره اینگونه توضیح میدهد: در حال حاضر شورایی را تشکیل دادهایم و قرار است جشنوارهای را در شهر صحنه طراحی کنیم که به صورت تخصصی به ساز تنبور و مقامهای آن بپردازد و مسئولان وزارت ارشاد کرمانشاه نیز از آن استقبال کردهاند و مشتاق برگزاریاش هستند. بنا به دلایلی دوره اول این جشنواره به صورت منطقهای برگزار خواهد شد، البته برگزاری و تدام چنین جشنوارهای بودجه زیادی میطلبد و مجبور شدیم بخشی از آن را از شهرداری و فرمانداری و بخشهای دیگر تامین کنیم، زیرا وزارت ارشاد به تنهایی قادر به تامین بودجه نبود و خب زمانی که جشنوارهای به صورت منطقهای برگزار میشود بودجه بیشتری میطلبد.
موسیقی نواحی ایران از قدمت بالایی برخوردار است. به طور کلی موسیقی مقامی را اساس موسیقی دستگاهی میدانند و ایجاد مقوله ردیف در موسیقی مدتها پس از موسیقی مقامی به وجود آمده است و این موضوع گواهی بر اهمیت موسیقی مقامی در ایران است.
فرید الهامی درباره اهمیت موسیقی مقامی و لزوم پرداختن به آن میگوید: اگر موسیقی مناطق و نواحی را از موسیقی ایرانی حذف کنیم، تقریبا چیزی از آن باقی نخواهد ماند که همین موضوع گواهی است بر اهمیت موسیقی مقامی و فولکوریک. یعنی موسیقی ردیف و دستگاهی ما کلا برگرفته از گوشههای موسیقی اقوام مناطق مختلف است که آن هم کامل انجام نشده است.
فرید الهامی معتقد است: ساز تنبور از تولد تا مرگ در زندگی مردم یارسان نقش دارد و آنها با ساز تنبور سلوک میکنند. مردم یارسان از سدههای پیشین میراثدار این فرهنگ بوده و هستند. تنبور برای ایشان قداست ویژهای دارد و این ساز را ساز ذکر و عبادت میدانند و در مراسم آیینی خود از آن استفاده میکنند. درست به خاطر همین جایگاه ویژه تنبور است که پیشینیان یارسان از آن تنها برای اجرای مقامها استفاده میکردهاند.
میتوان گفت، آنچه که باعث مهجور ماندن ساز تنبور و موسیقی مقامی مرتبط با آن شده، عدم وجود آثار مکتوبی است که بر مبنای پژوهش و تحقیق به رشته تحریر درآمده باشند. اگر توجه کنیم جز چند کتاب، منابع موثق و مکتوب در زمینه موسیقی مقامی تنبور وجود ندارد. یکی از آثار مهم و کارآمد که میتوان آن را به عنوان منبع مورد مطالعه قرار داد، کتاب «تنبور از دیر باز تاکنون» است و به جز آن آثار دیگری نیز توسط اساتید تنبور به رشته تحریر درآمدهاند که یا جنبه آموزشی دارند یا به نکات اجرایی و موسیقیایی مقامها پرداختهاند.
با این تفاسیر به نظر میرسد مسئولان و متولیان موسیقی کشور باید در منظر و نگاه خود نسبت به موسیقی مقامی تجدیدنظر کنند و بودجه و زمان بیشتری را صرف آن کنند زیرا تلاشهای با ارزش هنرمندان عرصه موسیقی نواحی و مقامی اتفاقی مبارک اما یکسویهایست که بدون یاری و حمایتهای دولتی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
منبع : ایلنا